بررسی اثر بخشی مشاوره پیش از ازدواج
بررسی اثر بخشی مشاوره پیش از ازدواج بر باورهای ناکارآمد ارتباطی و انتظارات زوجین در معرض ازدواج
مقدمه
پیش از ازدواج تصورات و پیشفرضهایی درباره ازدواج وجود دارد و همه افراد انتظارات خاصی از ازدواج و همسر آینده خود دارند که ب هطور کامل از فلسفه وجودی این پیش فرضها و انتظارات آگاه نیستند. به نظر می رسد باورها و انتظاراتی که افراد از ازدواج دارند بر مبنای یک چهارچوب از پیش تعیین شده به افراد رسیده است و می تواند این باورها و انتظارات واقعیت نداشته باشد (پولی ،2010). انتظار از ازدواج مفهومي شناختي است و مطالعات نشان ميدهد بسياري از افراد انتظارات غيرواقعبينانهاي نسبت به ازدواج و شريک زندگي خود دارند و انتظار دارند که همسر آنها تمام نقصها و کمبودهاي زندگي قبل از ازدواج آنها را پر نمايد (ملکی و سید نظری، 2018) امروزه در امر ازدواج، به انتظارات، ادراکات و نگرش به ازدواج، به عنوان پديده اي شناختي و ذهني، توجه خاصي مي شود؛ چرا که تحريف اين استانداردها ميتواند به آشفتگي زندگي زناشويي يانجامد، انتظارات عبارت است از استانداردها و فرضيه هاي ذهني و چارچوبهاي از پيش تعيين شده و بايد و نبايدهايي که فرد درباره زندگي مشترک و همسر دارد که ممكن است مبتني بر واقعيت باشد يا نباشد (امیدوار، 2009).
باورهاي ارتباطي يك زمينه كلان در تجزيه و تحليـل شناخت اجتماعي و فرايندهاي ارتباطي اسـت. باورهـاي ارتباطي باورهايي درباره ارتباط هسـتند كـه مي تواننـد كارآمد يا ناكارآمـد باشـند؛ باورهـاي ارتبـاطي كارآمـد، ماننـد بـاور ايـن كـه شـركا مي تواننـد تغييـر كننـد و رفتارهايي كه منجر به حفظ رابطه مي شود را تشـويق و كيفيت رابطه را بهبـود ببخشـد. در برابـر آن، باورهـاي ارتباطي ناكارآمد مانند اختلاف نابود كننده است و شايد به عنوان آسيب پذيري پايدار كه توانـايي شـركا را بـراي رويارويي با چالشهاي رابطه محدود مي كند، عمل كند (گاتمن ، 2015).باورهاي ارتباطي ناكارآمد و غيرواقعي گرايشهـايي هستند كه به سوگيري شـخص در تفسـير رويـدادهاي ارتباطي صميمي به يك شيوه غيرمنطقي اشاره دارند و بر پايه انتظارات غلط يا نادرست مي باشند. باور به نبـود توافق ويرانگر يا تخريب كننده است (يعني اختلاف نظـر يا مخالفت يك رابطه را نابود مي كند)، باور به شـريكها نمي توانند تغيير كنند (زن و شوهر قادر به تغيير خود يا رابطه خود نيستند)، توقـع و انتظـار ذهن خـواني (زن و شـوهر بايـد توانـايي خوانـدن ذهـن يكـديگر را داشـته باشند)، كمال گرايي جنسي (هـر شخصـي بايـد انتظـار كمال جنسي را از خود و همسـر خـود داشـته باشـد) و باور درباره ي ناهمتايي هاي جنسي (نبود درك درست از ناهمتايي هاي زن و مرد) از جمله باورهايي هسـتند كـه به وسيله پژوهشگران و درمـانگران بـه عنـوان باورهـاي ارتباطي غيرمنطقي تشخيص داده شده اند (رجبی و همکاران، 2016)؛ به طـور كلي، اين احتمال وجود دارد كه باورهاي ارتباطي افـراد نسـبت بـه ازدواج مختل كننـده و نقـش برجسـته اي در افــزايش ميـزان طـلاق داشـته اند (پاروت و همکاران ، 2016) در ايــن راســتا پژوهشهـا نشـان داده انـد كـه سـطح بـالاي باورهـاي ارتباطي غيرواقعي با سطح پـايين رضـايت زناشـويي در ارتباط است (فتح الله زاده و همکاران، 2017؛ گاتمن، 2015).
ازدواج در جوامعي همانند كشور ما اهمیت بیشتری دارد، چراكه چنین روابط زناشويي و خانوادگي، صرفاً از طريق ازدواج و از مبادی قانوني، عرفي و شرعي صورت مي گیرد (رفاهي، گودرزی، میرزايي چهارراهي، 1391). تغییر نقش از مجردی بـه زوجیـت اگرچـه بـه عنوان یك پدیده خوشایند و با حداقل پیچیدگی در نظرگرفتـه مـی شود، اما یکی از پیچیده ترین و سخت ترین مراحل انتقـالی مربـوط به چرخه زندگی خانوادگی محسوب می گردد (داس و همکاران ، 2015). بر این اساس، آماده شدن برای ازدواج رویکرد نسبتا تازه ای برای پیشگیری از نارضایتی و شکست در زندگی زناشویی است و مبتنی بر این دیدگاه است که زوجها می توانند یاد بگیرند که چگونه ازدواجهای موفق و پایداری داشته باشند؛ آموزش مهارتهای پیش از ازدواج به استحکام و ثبات ازدواج، کاهش نرخ طلاق و ارتقای کیفیت ازدواج کمک می کند. در این آموزشها با مطالعه عوامل تأثیرگذار در ازدواج موفق مانند شناخت عواطف شخصی(خودآگاهی) ، خودانگیزی (مدیریت هیجانها برای رسیدن به هدفها) ، شناخت عواطف دیگران،(همدلی)، حفظ ارتباط ها (عمل مناسب در ارتباط متقابل مطلوب با دیگران) و نقش این عوامل بر تأمین سازگاری و رضایت از زندگی زناشویی به ارائه راهکارهایی کاربردی به منظور انتخاب همسر مناسب و ازدواج موفق و همچنین جلوگیری از سرخوردگی به علت تضاد ایده آلها و آرمانها با واقعیتها، نارضایتی از زندگی مشترك و ازدواج در زندگی زناشویی زوجین پرداخته می شود (خسروجاوید، اصلیپور، فیروزشاد و هدایتصفا، 1394؛ شیدانفر، نوابینژاد و فرزاد، 1396).
امروزه درجهان بیش از صـد برنامـه مشاوره پیش از ازدواج وجود دارد کـه از لحـام محتـوی، جامعـه ی هدف و شیوه های آموزشی با یکدیگر متفاوتند موضوعات ارائه شده درمشـاوره پـیش از ازدواج بـا هـدف ایجـاد تغییـرات مثبـت و ارتقای ازدواج هستند. در ایران طرح مشاوره پیش از ازدواج، از سال 1370 به اجرا درآمده و هدف از اجـرای ایـن طـرح ارتقـای سـطح آگـاهی زوجین در خصوص اهمیت و ضـرورت کنتـرل جمعیـت و بهداشـت باروری، روش های بهبود روابط عـاطفی بـین زوجـین و آشـنایی بـا واحدهای ارائه دهنـده خـدمات بهداشـتی درمـانی اسـت(هازاوی و همکاران، 2013). مشاوره پیش از ازدواج، فرصـت مناسـبی اسـت کـه باعـا افـزایش آگاهی زوج ها از نقش خود در ایجاد یك رابطه صـحیح و ثمربخش گشته و بر رفتار آنان تأمیر می گذارد(وتزلر و همکاران ، 2011 ).علاوه بر آن به عنوان نـوع خاصی از پیشگیری با هدف کمك به زوج هایی که در شـرف ازدواج هستند، تعریف می شـود. مـداخلات شـامل درک و ارتقـای عوامـل تعامل زوجی و فردی پیش از ازدواج است که می تواند هـم کیفیـت و هم ثبـات رابطـه زناشـویی را تحـت تـأثیر قراردهـد. تمرکز مشـاوره پـیش از ازدواج، آماده نمودن زوجها برای رابطه ای مادام العمر اسـت و بـه طورکلی، برخی از متخصصان اظهار داشته اند کـه مشـاوره پـیش از ازدواج بر اساس دو اصل بنا می شود: جلوگیری از مشکلات آینـده و ارائه آموزش های مهارت محور برای زوج ها(هاوکینز و همکاران ، 2013 ).
مطالعات متعدد، سودمندی ایـن برنامـه ها را تأیید نموده اند. لیکن هدف زیربنـایی همـه ی ایـن برنامـه هـا کمك به قوی ترشدن پیونـدهای زناشـویی اسـت (درویش زاده و همکاران، 2010) اودیرو (2019) در پژوهشی نشان داد که مشاوره پیش از ازدواج می تواند نقش موثری در کیفیت زناشویی داشته باشد.در پژوهشی رجبی، عباسی، سودانی و همکاران (1395) به بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوه برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی بر باورهای ارتباطی دانشجویان به انجام رساندند که نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آکاهی و انتخاب میانفردی یک روش مناسب برای کاهش باورهای ارتباطی ناکارامد دانشجویان مجرد است. همچنین ساگسز (2018)در پژوهشی به بررسی تاثیر مشاوره پیش از ازدواج بر رضایت زناشویی پرداخت که نتایج نشان داد مشاوره پیش از ازدواج باعث افزایش رضایت زناشویی می شود.نتايج مطالعه ايپ و همکاران (2008) نشان مي دهد برنامه هاي پيش از ازدواج يکي از راههاي تغيير يا کاهش باورهاي غيرمنطقي و انتظارات غلط از ازدواج است و تاثيرات موثر و معنيداري بر کيفيت ازدواج افراد دارد .همچنين يافته هاي به دست آمده از مرکز ملي پژوهشهاي ازدواج سالم نشان مي دهد آمادگي قبل از ازدواج کاربرد اساسي در کاهش طلاق و حمايت از ازدواج سالم دارد. عدم آمادگي براي ازدواج، باورها و انتظارات غلط نسبت به ازدواج جزء مهمترين مفاهيم در امر ازدواج است که بايد در مشاوره قبل از ازدواج مورد بررسي قرار گيرد (پولی، 2011).بنابراین میتوان بر اهمیت مشاوره و آموزش پیش از ازدواج بر رضایت از زندگی زناشویی و مشکلات زناشویی و متعاقبا طلاق پی برد. پژوهشها نشان داده اند که فقدان آموزش کافی در مورد مسائل مرتبط با ازدواج، اطلاعات ناکافی زوجین، ملاکها و باورهای نادرست اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ارتباط ضعیف، ترس از عدم موفقیت درازدواج از شایعترین عوامل وآسیبهایی هستند که ممکن است زندگی زوجین را دچار مشکل عدیده ای کند ( گاتمن و گاتمن، 2015)؛ لذا آموزشهای قبل از ازدواج می تواند تا حدود زیادی نقش مؤثری را در این زمینه ایفا نماید. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره پیش از ازدواج بر باورهای ارتباطی و انتظارات زوجین در معرض ازدواج می باشد.
روش پژوهش
ابزار اندازه گيری
الف) پرسشنامه استاندارد انتظار از ازدواج جونز و نيلسون (1996) (MES): مقياس انتظار ازدواج حاوي ۴۰ عبارت و ۳ زيرمقياسِ انتظارات بدبينانه، انتظارات واقع بينانه و انتظارات ايده آل گرايانه است. طيف نمره گذاري آن بر اساس طيف ليكرت پنج گزينه اي به صورت کاملا مخالفم (۱ )تا کاملا موافقم (۵ )درجه بندي شده است. حداقل نمره در اين مقياس ۴۰ و حداکثر نمره ۲۰۰ مي باشد. نمرات پايينتر نشان دهنده انتظارات بدبينانه از ازدواج و نمرات بالاتر نشان دهنده انتظارات ايده آل گرايانه از ازدواج است. نمرات حد وسط انتظارات واقع گرايانه را نشان مي دهد (نیلفروشان و همکاران،2011 ).جونز و نلسون پايايي پرسشنامه را براي کل مقياس و به روش آلفاي کرونباخ ۷۹/۰ تا ۸۰/۰ و ديلون ۸۰/۰ گزارش کرده اند (دیلون ، 2015). پايايي اين پرسشنامه در پژوهش پاشیب و همکاران(1395) ۷۴/۰ به دست آمد.
ب) سیاهه باورهای ارتباطی (RBI): سیاهه باورهای ارتباطی از 40گویه به منظور سنجش باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد زوجین در زندگی زناشویی تدوین شد که دربرگیرنده پنج زیرمقیاس باور به تخریب کنندگی مخالفت ، باور به تغییر ناپذیری همسر ،توقع و انتظار ذهن خوانی، کمالگرایی جنسی و باور درباره ناهمسانی جنسیتی است(ایدلسون و اپشتین ، 1982). سوالات در قالب مقیاس پنج درجه ای لیکرتی (از کاملا موافقم = 5 تا کاملا مخالفم = 0 ).از مشکلات موجود در روابط زناشویی زوجین در آستانه ازدواج را می ستجد. حداقل نمره آزمودنی در این سیاهه صفر و حداکثر آن 200 است و در هر زیرمقیاس از صفر تا 40 در نوسان است. نمره بالا در این سیاهه و در زیرمقیاسها نشان دهنده میزان بالای باورهای ناکارآمد است. ادماندسون (2005 ) ضریب پایایی زیر مقیاسهای تخریب کنندگی مخالفت 66/0، باور به تغییرناپذیری همسر 71/0 ، توقع و انتظار ذهنخوانی 59/0 ، کمالگرایی جنسی50 /0 و باور درباره ناهمسانی جنسیتی 60/0 گزارش کرده اند. در پژوهش رجبی و همکاران (1395) ضریب پایایی آلفای کرونباخ این ابزار برای زیر مقیاسهای تخریب کنندگی مخالفت 60/0 ، باور به تغییر ناپذیری همسر 52/0 ،توقع و انتظار ذهنخوانی 55/0 ،کمال گرایی جنسی 44/0 و باور درباره ناهمسانی جنسیتی 57/0 و کل مقیاس 84/0 به دست آمده است.(لارسون، 1992؛ به نقل از رجبی، فردوسی و شهبازی، 1390).
روش اجرا
شیوه اجرای پژوهش حاضر بدین صورت بود که محقق جهت انتخاب آزمودنی ها، از روش در دسترس استفاده نمود بدین صورت که مراجعینی کهع جهت دریافت مشاوره ی گپیش از ازدواج به مرکز کوشان واقع در استان تهران مراجعه نمودند به عنوان جامعه انتخاب و 20زوج(40 نفر) از میان آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در 2 گروه(آزمایش(20 نفر) و کنترل (20 نفر) جای گذاری شدند. در همین راستا از هریک از گروه ها ابتدا به وسیله ی ابزار مورد استفاده در پژوهش پیش آزمون گرفته و جلسات مشاوره پیش از ازدواج طبق پروتکل گلاسر(2015) اجرا شد..بعد از اتمام جلسات از مراجعان خواسته شد مجددا به پرسشنامه ها پاسخ دهند (پس آزمون) . در جهت رعایت اصول اخلاقی، در ابتدا ضمن توضیح تمام فرایند و شرایط و ضوابط جلسات ، ابتدا رضایت آگاهانه از بیمار بصورت مکتوب اخذ شد و نیز این امکان به مراجعین داده شد که هر زمان که تمایل داشتند مداخله را ترک کنند. اصل رازداری و حفظ اسرار در برنامه درمانی لحاظ شد و بدون اجازه مراجعین هیچ اطلاعاتی از ایشان مورد استفاده قرار نگرفت. پس از اتمام جلسات، نتایج به وسیله ی نرم افزار SPSSورژن 26 تجزیه و تحلیل گردید.خلاصه جلسات مشاوره به شرح ذیل می باشد:
جدول شماره 1: محتوای جلسات مشاوره پیش از ازدواج
جلسات | محتوا |
1 | جلسه آشنایی و معرفی شرکت کنندگان، معرفی روش مشاوره گروهی و قوانین شرکت در گروه، معرفی هنجارهاي گروهی، آموزش مفهوم آشنایی قبل از ازدواج و مزیتها و محدودیتهاي آشنایی |
2 | برقراري اعتماد و همبستگی گروهی، آموزش نظریۀ مثلث عشقی و مولفه هاي عشق واقعی و تأثیر روابط موضوعی بر انتخاب عشقی |
3 | پاسخ به سوالات شرکت کنندگان، آموزش مهارتهاي زندگی شامل مهارت ابراز وجود، ارتباط موثر، جرات ورزي، مدیریت استرس و کنترل خشم |
4 | مطرح کردن مبحث فرایند انتخاب همسر و مشاوره گروهی در این زمینه، دلایل درست و نادرست ازدواج، انتظارات غلط از ازدواج، افرادي که براي ازدواج مناسب نیستند و علائم هشداردهنده در ازدواج |
5 | مشاوره گروهی در زمینه مفهوم نامزدي، مراحل ازدواج، تفاوت نامزدي با آشنایی، ازدواج اجباري، تلاش براي ایجاد ارتباط موثر در گروه و بیان تجارب افراد گروه |
6 | ارائه نظرات اعضاي گروه درباره دوران عقد، ضرورتها و کارکردهاي دوران عقد و پاسخ به سوالات شرکت کنندگان |
7 | بررسی موضوعات مربوط به خانوادة همسر، خانوادة اصلی، موضوعات اقتصادي، جهیزیه، مهریه و انتظارات مرتبط با این عوامل و آماده سازي شرکت کنندگان براي اتمام جلسات |
8 | آگاه سازي دانشجویان درباره اوایل زندگی مشترك و چالشهاي آن وو آموزش ایجاد تعادل بین وابستگی و استقلال، اجرای پس آزمون و اتمام جلسات |
یافته ها
جدول شماره 2: شاخص هاي توصيفي دو گروه در متغيرهای انتظار از ازدواج و باورهای ناکارآمد در پيش آزمون و پس آزمون
متغیر | گروه | تعداد | پیشآزمون | پسآزمون | ||
M | SD | M | SD | |||
انتظار از ازدواج
|
آزمایش | 20 | 28/106 | 64/12 | 51/88 | 69/8 |
کنترل | 20 | 39/101 | 02/10 | 04/100 | 93/9 | |
باورهای ناکارآمد
|
آزمایش | 20 | 57/99 | 21/9 | 51/81 | 33/8 |
کنترل | 20 | 37/102 | 50/10 | 06/102 | 73/10 |
جدول شماره 3: نتايج آزمون – اسميرنف در مورد پيش فرض نرمال بودن توزيع نمرات انتظار از ازدواج و باورهای ناکارآمد
نرمال بودن توزيع نمرات | گروه ها | کلموگروف ـ اسميرنف | گروه ها | کلموگروف ـ اسميرنف | |||
آماره | معنی داری | آماره | معنی داری | ||||
انتظار از ازدواج | آزمایش | 32/0 | 27/0 | کنترل | 20/0 | 45/0 | |
باورهای ناکارآمد | آزمایش | 48/0 | 40/0 | کنترل | 20/0 | 38/0 | |
همانگونه كه در جدول مشاهده ميگردد، فرض صفر براي نرمال بودن توزيع نمرات دو گروه در متغير های انتظار از ازدواج و باورهای ناکارآمد تأييد ميگردد. يعني پيش فرض نرمال بودن توزيع نمرات در پيشآزمون و در هر دو گروه آزمايش و کنترل تأييد گرديد.
جدول شماره 4: آزمون ام باکس برای بررسی مفروضه های ماتریس های کواریانس
آزمون باكس | F | Df1 | Df2 | سطح معناداري |
731/12 | 603/0 | 20 | 000/5129 | 441/0 |
نتايج آزمون باكس نشان مي دهد كه فرضيه يكساني ماتريس هاي كواريانس برقرار مي باشد(441/0P=).
جدول شماره 5: آزمون لون برای بررسی مفروضه های همگنی واریانس خطا
متغير | F | Df1 | Df2 | سطح معناداري |
انتظار از ازدواج | 371/0 | 1 | 38 | 227/0 |
باورهای ناکارآمد | 488/0 | 1 | 38 | 193/0 |
نتايج آزمون لون نشان مي دهد كه مفروضه يكساني واريانس خطا برقرار مي باشد.
جدول شماره 6: نتايج آزمون آنکوا براي بررسي تفاوت گروه ها در متغيرهای انتظار از ازدواج و باورهای ناکارآمد
منبع تغييرات | متغير | مجموع مجذورات | درجه آزادي | ميانگين مجذورات | مقدار F | معني داري |
گروه | انتظار از ازدواج | 38/79 | 1 | 38/79 | 83/18 | 001/0 |
گروه | باورهای ناکارآمد | 66/56 | 1 | 66/56 | 77/24 | 001/0 |
نتايج مانكووا نشان مي دهد كه با كنترل پيش آزمون ، نتايج پس آزمون براي اختلالات اضطرابی مورد بررسي در بين گروه هاي مطالعه تفاوت معني داري دارد و با 95 درصد اطمينان مي توان گفت ميانگين گروه آزمايش و كنترل در متغیرهای انتظار از ازدواج و باورهای ناکارآمد متفاوت است.
بحث و نتیجه گیری
يافته هاي پژوهش حاضر مؤيد آن است که مشاوره پیش از ازدواج بر باورهای ناکارآمد ارتباطی و انتظارات زوجین در معرض ازدواج موثر است . نتایج این پژوهش همسو با پژوهش (ابراهیمی و همکاران، 1398؛ رضوی و همکاران، 1398؛ رستمی و همکاران، 1397).
زدواج پیمانی است که در میان همه اقوام و ملل در تمامی زمانها و مکانها وجود داشته و هیچ بنیادی این چنین صمیمانه زندگی افراد بشر را تحت تاثیر قرار نمی دهد. امروزه فرایند ازدواج و طلاق به طور گسترده مورد پژوهش قرار می گیرد و نزدیک به 50 درصد ازدواجهای نخست و60 درصد ازدواجهای دوم به طلاق ختم می شود. ازدواج رابطه ای انسانی، پیچیده و بسیار ظریف و مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد است.
در پژوهش حاضر باورها و انتظارات غلط از ازدواج در جلسات مشاوره گروهي به چالش کشيده شد و شرکت کنندگان انتظارات واقع بينانهاي را براي ازدواج در نظر گرفتند. بر اساس يافته هاي بک باورهاي غلط و مخرب، سمي براي رابطه کارآمد است و بايد اين باورها و انتظارات غلط اصلاح يا تغيير پيدا کنند (بک، دیویس، فریمن[1]، 2015). بنابراين در جلسات مشاوره پيش از ازدواج بر اين باورها تمرکز شد و تغيير پيدا کرد. در يک مطالعه نظر سنجي که از ۱۱۶۰ درمانگر و مشاور به- عمل آمد نتايج نشان داد به ترتيب ارتباطات، انتظارات غير واقعي از ازدواج و همسر، فقدان صميميت و نداشتن علاقه مهمترين حوزه هاي مشکلات ازدواج است (مظلومی،دولتشاهی، نظری، 2010).يافته هاي پژوهشگران نشان مي دهد اکثريت افراد قبل از ازدواج انتظارات غير واقع بينانه اي نسبت به شريک زندگي خود و ازدواج دارند و انتظار دارند که همسرشان تمام خلاءها و کمبودهايي که قبل از ازدواج دارند را برطرف سازد (امیدوار، 2009 ) بنابراين با توجه به محتواي جلسات مشاوره پيش از ازدواج و زماني که به شرکت کنندگان براي ارائه نظرات، باورها و انتظاراتشان از ازدواج اختصاص داده مي شود، لذا مشاوره پيش از ازدواج توانست انتظارات بدبينانه و ايدهآل گرايانه را تغيير دهد.
در تبيين نتيجه پژوهش مي توان به ديدگاه جمشيديان نائيني و همکاران(2015) اشاره کرد. به اعتقاد آنان در جلسات مشاوره و آموزشهايي که پيش از ازدواج به افراد داده مي شود، تمرکز کردن بر علائم هشداردهنده در ازدواج اهميت بسيار زيادي دارد و اين علائم حيطه هاي وسيعي دارد که از جمله مهمترين آنها انتظارات و باورهاي غلط درباره ازدواج و همسر آينده است (جمشیدیانی و همکاران، 2015). در این پژوهش با آموزش مهارتها سعی بر آن بوده که افراد وارد فرایند زندگی مشترك شوند و بیاموزند که به چه مهارتهایی نیاز دارند و در چه مهارتهایی باید ممارست بیشتری داشته باشند. هر یک از زوجین با غنیسازی مهارتهای ازدواج یاد می گیرد که همسر آینده آنها نیز همانند هر فرد دیگری نیازهایی دارد که امید دارد برآورده شود؛ ازاینرو رابطه زناشویی یک رابطه دوطرفه است و هر یک از زوجین در مبحث صمیمیت زناشویی می آموزد که چگونه مقداری از نیازهای هیجانی، جنسی، روانشناختی و … را برای یکدیگر برطرف سازند؛ همچنین آنها می آموزند که همسر آینده شان نم یتواند همیشه حاالت خلقی آنها را به خوبی درك کند و از روی تغییرات خلقیشان نیازهای آنها را ذهن خوانی کند و یا حدس بزند؛ بلکه افراد نیازها، خواست هها، احساسات و افکار خود را در قالب جملات روشن با استفاده از مهارتهای ارتباطی کارآمد نظیر مهارتهای توجه به خود و مهارتهای حرف زدن به یکدیگر انتقال دهند (امیدوار و همکاران، 1388).
افزون بر آن در به زوجین آموزش داده شد که زیربنای ارتباط، حفظ خودشان به عنوان یک انسان است و باید سعی کنند همان کسی باشند که هستند؛ آن هم در فضایی توام با پذیرش اصالت و همدلی. اگر چه این سه صفت به خودی خود برای یک ارتباط موثر حیاتی است اما به تنهایی موفقیت را تضمین نمی کنند و هنوز هم قواعد ساده وجود دارند که مورد نیاز یک رابطه موثر است؛ بنابراین زوجین در این روش پنج ابزار مهم ارتباطی را آموختند و درکلاس و همچنین خارج از فضای آموزشی کلاس مورد استفاده قرار دادند. به آنها یادآوری شد که قواعدی برای موفقیت ارتباط وجود دارد که اگر بتوانند به خوبی اجرا کنند می توانند عشق بیشتری به همسرشان هدیه کنند و آنگاه ازدواجی سرشار از موفقیت خواهند داشت. این قواعد به کاهش مولفه های تخریب کنندگی تغییر، تغییرناپذیری همسر و همچنین توقع و انتظار کمک کرد و نتایج را معنادار نشان داد. بنابراین در شکل گیری یک ازدواج موفق، تنها شناسایی تفاوتها کافی نیست، بلکه باید پذیرش و درکی عمیق نیز از این تفاوتها وجود داشته باشد. زوجهایی هستند که تفاوتهای میان خود را شناخته و سعی دارند تا این تفاوتها را از بین ببرند؛ این عمل در مشاوره پیش از ازدواج با برجسته کردن تفاوتهای جنسیتی با زوجها کمک می کند تا آگاه شوند که تفاوتهای دو جنس قابل پیشبینی هستند و بعد دریابند تفاوتهایی را که آنها مختص خود و همسرشان می دانستند، در زوجهای دیگر نیز وجود دارند (پاروت و پاروت[2]، 2015).
با توجه به یافته های به دست آمده در تبیین این یافته پژوهش باید گفت باور به تخریب کنندگی مخالفت به معنای نبود پذیرش مخالفت، ناراحتی و تفسیر منفی از اختلاف نظرهاست . در برنامه پیش از ازدواج به افراد می آموزند که سازگاری با همسر آینده بسیار پیچیده تر از همتایی یا نداشتن ناهمسانی با او است. سازگاری دربرگیرنده شیمی متقابل (داشتن جاذبه پرمایه برای همسر)، مکمل بودن(داشتن گونه گونی یا تفاوت) و مقایسه پذیری (داشتن همسانی در شیوه زندگی، ارزشها و شخصیت) است. اگر هر کدام از این سه بعد نباشند سازگاری درست به خطر می افتد (وانایپ و همکاران[3]، 2008)؛ بنابراین، سازگاری به معنای نداشتن ناهمسانی با همسر نیست و ناهمسانی با همسر در یکی از اندیشه های مهم، به معنی توهین و نبود علاقه او نیست. در جهت سازگاری، دو فرد می توانند اختلافات برجسته ای با هم داشته باشند ولی هر شخص باید دیگری را کامل کند. افراد در این برنامه آموزشی می آموزند که همسر کاملی که آنها نیاز دارند باید شخصی باشد که هم به او جاذبه قوی داشته باشند، هم در برخی موضوعات تفاوت و ناهمسانی داشته باشند و هم در بسیاری از ارزشها، اهداف و شیوههای زندگی مشترك باشند (رجبی و همکاران، 1395).
در نهایت بايـد به اين نكته توجه كرد كه مشاوره پیش از ازداج بر چه مسائلي تأكيد ميكند كه آموزش آنها توانسته است بر باورها و انتظارات زوجین اثرگـذار باشـد. در مشاوره پیش از ازدواج بر پرورش حـس مسـئوليت پذيري بـراي ارضاي نيازهاي بنيادين خود و همسر و رهايي از كنترل بيروني تأكيد مي شـود. بنـابراين زوجـين ممكـن اسـت تاكنون آنگونه كه بايد به نيازهاي خود و طـرف مقابـل توجه نكرده باشند، زيرا رفع نيازهاي يكـديگر در رابطـه زناشويي يكي از عوامل مهـم بهبـود صـميميت زوجـين است. اما حضور در جلسات مشاوره پیش از ازدواج توانسـته اسـت توجـه آنها را به اين موارد مهم جلب نمايد و آنهـا در عمـل اين موارد را نيز مدنظر قرار دهند. چـرا كـه افـراد بـراي ارضـاي نيازهـاي بنيـادين خـود ازدواج مي كننــد، اگر همسران انتظارات متفـاوت و غيرواقعبينانه درباره نحوه ارضاي نيازهاي اساسيشان از يكديگر داشته باشند و يا شدت ميان نيازهاي آنهـا بـا يكـديگر متفـاوت باشـد بـر روابـط زوجـين و رضـايت زناشويي تأثير منفي گذاشـته و روابـط را دچـار مشـكل مي كند (گلاسر[4]، 2008.). لذا آموزش چگونگي نگاه به اين نيازهـا و رفع آنها توانسته است به زوجين كمك كنـد. چنانچـه به زوجها در مورد نيازهاي اساسـي آنهـا آمـوزش داده شود، اين آگاهي از نيازها و تلاش براي تـأمين نيازهـاي همسر ميت وانـد بـر رضـايت و كيفيـت روابـط آنهـا از ازدواجشان اثر شگرفي بگذارد.
این پژوهش با محدودیتهایی همچون محدود بودن جامعه آماری افراد مراجعه کننده به کلینیک کوشان، در دسترس بودن روش نمونهگیری و غیر تصادفی بودن آن اشاره کرد. پیشنهاد می گردد با توجه به اثر بخش بودن مشاوره پیش از ازدواج، استفاده از این نوع از مشاورهها قبل از هر گونه ازدواج رسمی را به عنوان اتفاقی مهم از سوی زوجین مد نظر قرار گیرد.